حال و روز پریشان اصناف در بلبشوی بازار و گرانی ها

در این روزهای بد اقتصادی که قیمت تمامی اجناس و کالاها به دلار و نوسانات آن گره خورده است و توجیه گرانی‌ اجناس را به بالارفتن دلار نسبت می‌دهند حال و روز مردم خوش نیست چه شهروند عادی‌اش باشد و چه بازاری و اصناف؛ این افزایش چند برابری قیمت‌ها درحالی رخ می‌دهد که با توجه به آمار و ارقام موجود فقط ۵ درصد کل اقتصاد کشور به دلار بازار گره خورده است و مابقی اقتصاد با ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی می‌چرخد اما با این وجود حال و هوای بازار چیز دیگری می‌گوید!
در همین راستا پای صحبت برخی از اصناف ارومیه نشستیم؛ همان کسانی که عموم مردم فکر می کنند خودشان عامل گرانی‌ها هستند و از این وضعیت سود می‌برند در حالی که واقعیت این چنین نیست!

نوسان قیمت دلار به نفع اصناف نیست!

احمد گزنقی ۵۰ سال سن دارد و قریب به ۲۵ سال است که در بازار سنتی ارومیه بزازی دارد.

وی تاثیر نوسان قیمت دلار را بر خرید و فروش پارچه بسیار مخرب ارزیابی می‌کند و می‌گوید: اکثر پارچه‌های ما از کشورهای امارات و چین وارد می‌شوند و حتی پارچه‌هایی که از تهران هم خریداری می‌شوند مواد اولیه آنها باتوجه به واردات از کشورهای خارج متاثر از دلار است.

وی ادامه می‌دهد: پارچه‌ای که تا چندماه قبل کیلویی ۲۸ هزارتومان از تهران میخریدیم الان کیلویی ۵۲ هزارتومان برای ما آب میخورد و ما مجبور به تن دادن به افزایش قیمت هستیم!

احمدگزنقی با اشاره به سلایق و آداب و رسوم مردم کُرد در خرید پارچه های رنگارنگ می‌گوید: یکی از دلایل خرید از کشورهای خارجی نظیر هندوستان همین تقاضای بازار برای خرید پارچه‌های رنگارنگ و طرح‌دار است اما با توجه به افزایش قیمت دلار و بالارفتن قیمت پارچه‌ها و همچنین وضعیت بد اقتصادی حاکم بر جامعه هم اکنون فروش ما به نصف رسیده است!

وی به جولان همسایگان خارجی در خرید از بازار ارومیه اشاره می‌کند و می‌گوید: با توجه به کاهش ارزش پول ملی‌مان نسبت به کشورهای همجوار همچون ترکیه و عراق؛ مشتریان قابل توجهی از آن کشورها از ما پارچه خرید می‌کنند اما باز نسبت به سال‌های قبل فروش‌مان نصف شده است!

فاجعه‌ای به نام دلال در بازار

ابراهیم نوری؛ سال‌هاست که در بازار کومرمیدان ارومیه مشغول به میوه فروشی است؛ او که سرد و گرم روزگار را چشیده مهم‌ترین دلیل بالارفتن قیمت میوه‌ را به دلال‌ها نسبت می‌دهد

وی با اشاره به وضعیت نزولی فروش روزانه خود در طی این چند سال می گوید: من در سال ۹۴ روزانه یک میلیون فروش داشتم، سال ۹۵، ۹۰۰ هزار تومان، سال ۹۶ به ۸۰۰ هزار تومان رسید و در حال حاضر یعنی ۹۷ فروش ما کمتر از ۳۰۰ هزارتومان است و این یعنی یک فاجعه و فلج شدن اقتصاد کشوربه مرور زمان!

وی بیشتر توضیح می دهد: میوه گلابی را که در سال ۹۴ با قیمت ۲هزار و پانصد تومان و به تبع آن سایر میوه‌ها را با قیمتی نصف قیمت امروز به مردم عرضه می‌کردم درآمد روزانه من تا سقف یک میلیون تومان می‌رسید اما هم اکنون با گلابی ۱۲هزارتومانی، کمتر از ۳۰۰ هزار فروش دارم!

وی می‌گوید گرانی بازار میوه به دلار ربطی ندارد و دلیل آن به دلالان این عرصه باز می‌گردد، وی اضافه می‌کند: سیب را از کشاورز ۲هزار تومان خریداری می‌کنند اما در میدان تره‌بار فروش آن به پنج هزار و ۵۰۰ تومان می‌رسد این وسط سه‌هزار و ۵۰۰ تومان به جیب دلال‌ها می‌رود و کسی نیست در این بین نظارت کند!

این میوه فروش باسابقه با اشاره به کاهش شدید قدرت مردم می‌گوید: مشتری‌های ما از تمام میوه‌ها مثلا دوگلابی، سه سیب، دوخوشه انگور و این چنین آن هم تا سقف دوکیلو و فقط برای مهمانی ها از ما میوه میخرند و تعجب آور اینکه از ۴ تا کارت عابربانکی که برای خرید تحویل مان می دهند سه تای آن موجودی ندارند!

ابراهیم نوری این میوه فروش خوش صحبت در پایان می گوید: زندگی من به عنوان یک شهروند در این جامعه واقعا سخت شده است و من هم اکنون با کرایه ۴۰۰ هزار تومانی و تمام فیش‌هایی که باید پرداخت کنم؛ شخصا نمیتوانم یک کیلو میوه خوب به خانه‌ام ببرم حتی دوفرزند من با لباس‌های پارسال به مدرسه می‌روند! در آخر امیدوارم که مسئولین چاره‌ای برای این وضعیت بیندیشند.

مملکت در حال تبدیل به جامعه سرمایه‌داری است!

کریم محمدی؛ موهایش را در صنف ماهی‌فروشی و قصابی سفید کرده و معتقد است که جامعه ما در حال تبدیل به یک جامعه سرمایه داری است؛ وی ادامه می دهد: هرکسی پول داشته باشد میتواند موادغذایی خوبی هم مصرف کند؛ این روز ها فقط قشر مرفه میتواند ماهی و گوشت خوب مصرف کند اما قشر ضعیف و متوسط هرگز و به ندرت!

وی می گوید سال‌های قبل با توجه به قیمت پایین ماهی و قدرت خرید بهتر مردم، فروش ما خیلی بهتر بود و مردم میتوانستند بهتر مصرف کنند اما امسال فروش مان نصف شده است!

وی ادامه می دهد: قزل‌آلایی که ۱۶ هزارتومان میفروختیم الان ۲۵ تومان آب میخورد و ما چاره‌ای جز افزایش قیمت نداریم!

او در پاسخ به این سوال که قیمت ماهی هم متاثر از قیمت دلار است عنوان کرد: مواد غذایی و مصرفی ماهی چون از خارج وارد می‌شود در نتیجه قیمت آن هم به نوسانات دلار گره خورده است.

گرانی قیمت مواد غذایی ارتباطی با فروشندگان آن ندارد!

مجاهد محمدی ۳۹ سال سن دارد؛ و چندین سال است که در ارومیه فروشگاه مواد غذایی دارد؛ او می‌گوید قیمت ها به طور میانگین سه برابر شده اند و این افزایش قیمت ها هیچ ربطی به آنان ندارد چرا که گران میخرند و مجبورند گران هم بفروشند!

وی ادامه می دهد: حتی سود حاصل از فروش‌مان را نسبت به قبل کمتر کردیم تا بتوانیم مشتری خود را راضی نگه داریم! در حال حاضر باید سرمایه زیادی در دست داشت تا بتوان یک فروشگاه مواد غذایی را اداره کرد چرا که قیمت ها بشدت بالا رفته است و این اصلا به نفع ما نیست!

وی می‌گوید فروش ما نسبت به سال‌های گذشته نصف شده است و مثال میاورد: پارسال روزی ۳۰۰ کیلو مرغ میفروختیم اما الان فروش ما به ۱۵۰ کیلو و حتی کمتر هم رسیده است.

او به افزایش تقاضای نسیه در بازار اشاره می کند و می گوید: با توجه به وضعیت فعلی بازار و کاهش قدرت خرید مردم نسیه فروشی بیشتر از قبل شده است و هم اکنون بیش از ۱۲ میلیون نزد مردم نسیه دارم! و این برای گردش حساب در یک فروشگاه رقم بزرگی است.

با چشمانی نگران از آینده از میزان نزولی فروش اش می گوید: قبلا در بدترین شرایط روزانه تا سه میلیون تومان فروش وجود داشت اما در حال حاضر در بهترین حالت فروش و تراکنش بانکی ما به یک میلیون هم نمی‌رسد و این به خودی خود وضعیت اقتصادی جامعه را نمایان می‌ کند.

این فروشنده مواد غذایی در پایان می گوید: متاسفانه مردم فکر می‌کنند که گرانی اجناس به ما برمیگردد اما از همین تریبون میخواهم اعلام کنم که هرگز این چنین نیست اتفاقا سود ما نسبت به گذشته خیلی پایین تر شده است تا بتوانیم مشتری خود را راضی نگه داریم؛ در واقع ما هم خواهان ارزانی تمام کاهای اساسی و مورد نیاز مردم هستیم چون زندگی ما هم متاثر از همین قیمت‌هاست.

برگشت چک‌های اصناف به دلیل عدم گردش مالی!

فرزنده یوسفی، قریب به ۲۰ سال است که در راسته طلافروشان بازار سنتی ارومیه طلافروشی دارد؛ می گوید برخلاف باور عموم افزایش قیمت ارز و طلا به نفع زرگرها نیست و در اثبات آن فرمول برآورد سود برای این صنف را شرح می دهد: سود ما در این است که آخر سال باید ببینیم که مثلا ۱۰۰ گرم طلا به موجودی طلای خود اضافه کرده ایم یا کم! طبیعتا یک فروشنده در هر صنفی چشم انتظار یک مشتری است تا بتواند زندگی خود را بچرخاند و با توجه به رکود حاکم بر بازار و کاهش شدید قدرت خرید مردم ما هم نمی‌توانیم فروش آنچنانی داشته باشیم.

وی ابعاد منفی نوسانات و رکود حاکم بر بازار را شرح می دهد و می‌گوید: در حال حاضر چندین زرگر در همین راسته مغازه خود را با توجه به نبود ثبات اقتصادی به طور کامل برچیده‌اند و دست به شغل دیگری برده‌اند!
وی ادامه می دهد: در حال حاضر ۵۰ درصد اصناف ما دچار یک افسردگی حاد شده‌اند و حتی شب‌ها نمی‌توانند پلک روی هم بگذارند! فروش ما در حال حاضر نزدیک به صفر است ولی مالیات را باید به طور کامل بپردازیم و علاوه بر مالیات بر درآمد که در همه صنف‌ها وجود دارد ما یک مالیات بر ارزش افزوده هم داریم که باید آن را بپردازیم و به گمانم جمع کردن همه این موارد در کنار هم به خوبی حال و روز صنف طلافروشان را نشان می دهد!
فرزنده یوسفی در پایان می گوید: در نوسانات موجود و کاهش خرید و فروش، دخل و خرج بازاری‌ها به هم نمی‌خورد و چک‌های اکثرشان به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی یکی پس از دیگری به برگشت می‌رود و این باعث شده است که بانک‌ها از دادن دسته چک به آن ها خودداری کنند، در این بین اتحادیه اصناف هم هیچگونه راهکار و برنامه‌ای و حتی هیچ امکاناتی برای این روزهای دشوار اقتصادی ندارند!

کاهش حاشیه سود اجناس به دلیل بی‌ثباتی اقتصاد!

کاوه، جوانی ۲۸ساله است که با مدرک فوق لیسانس اقتصاد قریب به ۱۲ سال مغازه پوشاک مردانه دارد؛ او معتقد است که حاشیه سود اجناس به شدت کاهش پیدا کرده است و ادامه می‌دهد: به دلیل وضعیتی که در حال حاضر بر اقتصاد جامعه حاکم است پوشاک هم دستخوش افزایش قیمت شده و همین افزایش باعث شده که سود حاصل از فروش ما نیز برای راضی نگه‌داشتن مشتری به شدت کاهش پیدا کند.

وی به تاثیر منفی افزایش نرخ دلار بر فروش صنف خود اشاره می‌کند و می‌گوید: اجناسی که از خارج وارد می‌شوند با توجه به ۴ برابرشرن قیمت دلار نسبت به گذشته، قیمت آنها باید چهار برابر افزایش پیدا می‌کرد اما افزایش قیمت‌های ما به دوبرابر هم نرسیده است، پُلیوری که سال گذشته ۸۰ هزار تومان به فروش میرفت در حال حاضر با قیمت ۲۵۰ هزار تومان باید بفروشیم و این را هم در نظر بگیریم که در وضعیت فعلی قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته است، در نتیجه‌ی همین موضوع فروش و سود ما نسبت به سال گذشته ۶۰ درصد کاهش داشته است.
این دانش آموخته اقتصاد می‌گوید: اقتصاد زمانی معنی می‌دهد که ثبات داشته باشد، ما که خرید خود را با دلار ۱۶ هزارتومانی انجام داده‌ایم راضی هستیم که قیمت دلار به همان قیمت گذشته یعنی سه تا چهار هزار تومان بازگردد و ما هم فروش خود را با همین دلار سه تا چهار هزار تومانی انجام دهیم درحالیکه ضرر هم میکنیم اما هیچ تضمینی وجود ندارد که دلار در این قیمت باقی بماند و ما دوباره دچار ضرر نشویم!

انتهای پیام/ حکیم بصیرت – منتشرشده در نیمه اول آبان ماه ۱۳۹۷ – نشریه ده‌نگی ولات