آرام حسن زاد- کارشناس ارشد روابط بین الملل

کلاف پیچیده آینده کردها در سوریه

وضعیت کنونی نیروهای دموکراتیک سوریه و چالش‌های آن در زمینه مشروعیت، حکمرانی و روابط بین‌المللی، نه تنها بر آینده کردها در سوریه تأثیرگذار است، بلکه می‌تواند به شکل‌گیری تحولات بزرگ‌تری در عرصه سیاسی و اجتماعی این کشور منجر شود. در این راستا، آینده نیروهای دموکراتیک سوریه به توانایی آن در مدیریت این چالش‌ها و ایجاد یک اجماع گسترده‌تر در میان گروه‌های مختلف قومی و سیاسی بستگی دارد.
کد خبر : 5097
تاریخ انتشار : یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۶
کلاف پیچیده آینده کردها در سوریه

 

✍️بقلم : آرام حسن زاد- کارشناس ارشد روابط بین الملل

همزمان با جشن سوری‌ها به مناسبت پایان رژیم استبدادی بشار اسد، دولت جنگ‌زده سوریه با مجموعه‌ای از چالش‌های جدی در عرصه‌های سیاسی، امنیتی و حکمرانی سرزمینی مواجه است. این چالش‌ها نه‌تنها ناشی از سال‌ها جنگ و بحران‌های انسانی است، بلکه به رقابت‌های داخلی و خارجی نیز مرتبط است. هیئت تحریر الشام به‌عنوان یک گروه اسلامی میانه‌رو، تلاش می‌کند تا خود را به‌عنوان نیرویی قابل قبول در عرصه سیاسی سوریه معرفی کند و ادعای مدیریت کشور از دمشق را داشته باشد. این گروه باید نشان دهد که قادر است در شرایط نابسامان کنونی، ثبات و امنیت را برقرار کند. اما در این مسیر با رقبایی چون نیروهای دموکراتیک سوریه مواجه است که کنترل بخش‌های شمال‌شرقی سوریه را در دست دارند و به‌دلیل حمایت‌های بین‌المللی، به‌ویژه از سوی ایالات متحده، از مشروعیت قابل توجهی برخوردارند. این دو گروه با منافع و اهداف متفاوتی روبه‌رو هستند. هیئت تحریرالشام به دنبال گسترش نفوذ خود در سطح ملی و تثبیت قدرتش در دمشق است، در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه به‌دنبال حفظ کنترل بر مناطق تحت سلطه‌اش و تقویت هویت کردی در سوریه می‌باشد. تعامل و رقابت میان این دو بازیگر می‌تواند به شکل‌گیری نقشه سیاسی آینده سوریه منجر شود. اگر هیئت تحریرالشام بتواند خود را به‌عنوان یک قدرت مثبت و سازنده معرفی کند، ممکن است بتواند از حمایت گروه‌های مختلف داخلی بهره‌مند شود. اما در عوض، اگر اختلافات و تنش‌ها تشدید شود، خطر جنگ‌های داخلی و بی‌ثباتی بیشتر را به همراه خواهد داشت. نحوه تعامل هیئت تحریر الشام و نیروهای سوریه دموکراتیک و توانایی آن‌ها در مدیریت منافع و چالش‌های متقابل، تأثیر عمیقی بر آینده سوریه خواهد گذاشت. این وضعیت نه‌تنها بر سرنوشت مردم سوریه تأثیرگذار است، بلکه می‌تواند به‌عنوان یک آزمون برای سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در برابر چالش‌های جدید در خاورمیانه نیز محسوب شود.

 

در روزهای پس از سقوط دمشق تحت کنترل رژیم بشار اسد، هنگامی که هیئت تحریر شام و هم‌پیمانانش از پایگاه خود در ادلب به سمت مناطق دیگر حرکت کردند، نیروهای دموکراتیک سوریه با ضربات شدیدی از سوی ارتش ملی سوریه مواجه شدند. این ارتش، ائتلافی محلی از میلیت‌های عربی تحت حمایت ترکیه است. نیروهای دموکراتیک سوریه مجبور به ترک شهر نفت‌خیز دیرالزور شد و در تل رفعت و منبج (واقع در سی کیلومتری غرب فرات) مواضع خود را از دست داد و به سمت شرق فرات عقب‌نشینی کرد. این تحولات نشان‌دهنده ضعف استراتژیک نیروهای دموکراتیک سوریه در برابر فشارهای نظامی و سیاسی است که بر اثر تغییرات در میدان جنگ و حمایت‌های خارجی به وجود آمده است. منبج به‌عنوان یک شهر عمدتاً عربی، با وجود تنوع قومی خود، اکنون به صحنه‌ای برای درگیری‌های بیشتر تبدیل شده است. با وجود آتش‌بس میانجی‌گرانه توسط ایالات متحده برای کاهش تنش‌ها در منبج و سد تیشرین، نیروهای دوکراتیک سوریه نگران حمله‌ای احتمالی به کوبانی است. این شهر نه تنها از نظر استراتژیک بلکه به دلیل بار معنایی آن برای کردها نیز اهمیت زیادی دارد. در صورت وقوع چنین حمله‌ای، نیروهای دموکراتیک سوریه با خطر درگیری گسترده و عواقب غیرقابل پیش‌بینی مواجه خواهد شد. در این میان، قدرت بازدارندگی نظامی نیروهای دموکراتیک سوریه در برابر ترکیه و ارتش ملی سوریه به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است. این نیروها ممکن است به مناطق با اکثریت کردی در شمال‌شرقی سوریه محدود شوند و عملاً از هدف اولیه خود برای کنترل یک منطقه گسترده و چند قومی در شمال سوریه باز بمانند. این تحولات نشان می‌دهد که نیروهای دموکراتیک سوریه به‌تدریج در حال از دست دادن نفوذ خود است و این امر می‌تواند به تقویت هیئت تحریر الشام که از سال ۲۰۱۷ در ادلب فعالیت می‌کند و به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در تعیین آینده سیاسی سوریه در حال ظهور است، منجر شود.

 

از سوی دیگر، ایالات متحده با حفظ حدود ۹۰۰ نیروی خود در شمال‌شرقی سوریه، به حمایت از نیروهای دموکراتیک سوریه ادامه می‌دهد، اما با تغییرات سیاسی در واشنگتن و فشارهای دونالد ترامپ برای خروج نیروها، نیروهای دموکراتیک سوریه ممکن است با تهدیدات جدی‌تری روبه‌رو شود. ژنرال مظلوم عبدی، رهبر نیروهای دموکراتیک سوریه، هشدار می‌دهد که در صورت عدم نمایندگی دولت جدید از تمامی گروه‌های سوری، احتمال وقوع یک “جنگ داخلی خونین” وجود دارد. این هشدار نشان‌دهنده بحران عمیق‌تری است که نه تنها مختص نیروهای دموکراتیک سوریه بلکه شامل کلیت وضعیت سیاسی و اجتماعی سوریه می‌شود و نشان‌دهنده نیاز به یک راه‌حل جامع و فراگیر است تا از تشدید درگیری‌ها جلوگیری شود و ثبات به منطقه بازگردد. در دوران رژیم بشار اسد، هیئت تحریر شام و نیروهای دموکراتیک سوری در یک توازن قدرت ناپایدار قرار داشتند که عمدتاً بر بقا و مقاومت در برابر نیروهای رژیم و حامیان روسی و ایرانی آن متمرکز بودند. این وضعیت به‌ویژه در زمینه‌های سیاسی و نظامی، به شکل پیچیده و پویایی، متحول بود.

 

هیئت تحریر الشام که یک سازمان جهادی سنی با ریشه‌های القاعده است، شامل فرماندهان و جنگجویان از گروه‌های جهادی مختلف می‌شود. این گروه ادعا می‌کند که در سال‌های اخیر دیدگاه‌های افراطی خود را تعدیل کرده و نسبت به حقوق زنان و اقلیت‌ها تساهل بیشتری نشان می‌دهد. این تغییرات به‌عنوان بخشی از تلاش برای جلب مشروعیت و حمایت در میان جامعه محلی و بین‌المللی به‌حساب می‌آید و می‌تواند به‌عنوان یک استراتژی برای تقویت موقعیت هیئت تحریر الشام در عرصه سیاسی سوریه و جذب نیروی انسانی و منابع جدید تلقی شود. از سوی دیگر، نیروهای دموکراتیک سوریه نیز برای حفظ نفوذ خود در مناطق شمال‌شرقی سوریه تلاش می‌کند. این نیروها، که عمدتاً متشکل از کردها و سایر اقلیت‌ها هستند، به‌دنبال ایجاد یک حکومت محلی با مبنای دموکراتیک و حقوق بشر هستند. اما در شرایطی که هیئت تحریر الشام به‌دنبال گسترش نفوذ خود است، نیروهای دموکراتیک سوریه باید به چالش‌های داخلی و خارجی پاسخ دهد. این چالش‌ها شامل نارضایتی‌های اجتماعی، اختلافات قومی و فشارهای خارجی از سوی ترکیه و دیگر بازیگران منطقه‌ای است. این دینامیک پیچیده می‌تواند به شکل‌گیری مجدد توازن قدرت در سوریه منجر شود. رقابت بین هیئت تحریر الشام و نیروهای دموکراتیک سوریه نه تنها به درگیری‌های داخلی بلکه به بی‌ثباتی‌های بیشتر در منطقه نیز دامن می‌زند. در این میان، حامیان بین‌المللی هر یک از این گروه‌ها می‌توانند به‌طور مستقیم بر تحولات تأثیر بگذارند. به‌عنوان مثال، حمایت‌های نظامی و مالی ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه در برابر تهدید داعش و همچنین فشارهای ترکیه برای محدود کردن نفوذ کردها، می‌تواند به تغییرات قابل توجهی در میدان جنگ منجر شود.

 

اینکه آیا و تا چه حد رهبران سرسخت و جهادی‌محور و جنگجویان بتازگی جسور شده می‌توانند تغییر رویه دهند، همچنان موضوعی بحث‌برانگیز است. در شرایطی که هیئت تحریر الشام به دنبال تقویت موقعیت خود در صحنه سیاسی سوریه است، این سوال مطرح می‌شود که آیا این تغییرات واقعی و پایدار خواهند بود یا صرفاً تلاشی برای جلب حمایت‌های بین‌المللی و محلی هستند. از سوی دیگر، نیروهای دموکراتیک سوریه تحت رهبری یگان‌های حفاظت از مردم (ی.پ.گ) قرار دارند که خود را به‌عنوان نماینده کردها در برابر رژیم اسد معرفی می‌کنند. با این حال، وابستگی (ی.پ.گ) به حزب کارگران کردستان(پ.ک.ک) که به‌عنوان یک سازمان تروریستی از سوی ایالات متحده و دیگر کشورها شناخته می‌شود، وضعیت نیروهای دوکراتیک سوریه را پیچیده‌تر می‌کند. این وابستگی نه تنها بر مشروعیت داخلی نیروهای دموکراتیک سوریه تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند بر روابط آن‌ها با جامعه بین‌المللی و حامیان غربی نیز سایه بیفکند. طرح حکومتی و ایدئولوژی نیروهای دموکراتیک سوریه که ازپ.ک.ک نشأت می‌گیرد، بر مبنای خطوط چپ‌گرا و سکولار است و این امر می‌تواند به ایجاد تنش‌هایی در میان جوامع مختلف سوریه منجر شود. به‌ویژه با توجه به اینکه نیروهای دموکراتیک سوریه در تلاش است تا خود را به‌عنوان یک گروه بومی سوری معرفی کند، این تناقض می‌تواند به کاهش اعتبار آن در میان سایر گروه‌های قومی و سیاسی منجر شود.

 

در دوران رژیم اسد، کردها در سوریه عملاً از حقوق اساسی شهروندی و نمایندگی سیاسی محروم شدند. این وضعیت به‌ویژه در شرایط کنونی که نیروهای دموکراتیک سوریه مدعی جبران بی‌عدالتی‌های تاریخی علیه کردهاست، نباید دوباره تکرار شود. اگرچه این گروه ادعا می‌کند که خودمختاری برای کردهای سوریه ضروری است تا بتوانند با شیوه‌های انحصارگرایانه رژیم مرکزی اسد مقابله کنند، سوابق حکومتی نیروهای دموکراتیک سوریه در شهرها و شهرستان‌های با اکثریت غیرکردی نشان‌دهنده چالش‌های جدی است. در این شهرها، نیروهای دموکراتیک سوریه نتوانسته است به‌طور کامل اعتماد محلی را جلب کند و این امر می‌تواند به تضعیف موقعیت آن در آینده منجر شود. به‌طور کلی، وضعیت کنونی نیروهای دموکراتیک سوریه و چالش‌های آن در زمینه مشروعیت، حکمرانی و روابط بین‌المللی، نه تنها بر آینده کردها در سوریه تأثیرگذار است، بلکه می‌تواند به شکل‌گیری تحولات بزرگ‌تری در عرصه سیاسی و اجتماعی این کشور منجر شود. در این راستا، آینده نیروهای دموکراتیک سوریه به توانایی آن در مدیریت این چالش‌ها و ایجاد یک اجماع گسترده‌تر در میان گروه‌های مختلف قومی و سیاسی بستگی دارد.

 

بازتاب‌های عراق

 

کردها در عراق در دوران پس از صدام، تحت سرپرستی اداره موقت ائتلاف، موفق به کسب مشروعیت سیاسی و تقویت دستاوردهای خود از زمان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ شدند. این موفقیت در نتیجه عملیاتی به نام تأمین آسایش پس از جنگ خلیج فارس نخستین بار بود که در آن نیروهای تحت رهبری ایالات متحده، منطقه‌ای بدون پرواز در شمال عراق، بالای عرض جغرافیایی سی و شش، ایجاد کردند. این اقدام نه تنها راه را برای تشکیل یک منطقه نیمه‌خودمختار کردستان هموار کرد، بلکه به کردهای عراقی اجازه داد تا تجربه‌ای ناقص اما عملی از حاکمیت قانون، نهادهای سیاسی و جامعه مدنی کسب کنند. قانون اساسی عراق، که در تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۰۵ به تصویب رسید، به‌وضوح منطقه کردستان را به‌عنوان یک نهاد فدرال معرفی کرد و کردها و عرب‌ها را به‌عنوان ملت‌های تشکیل‌دهنده عراق شناسایی نمود که این امر به‌طور ضمنی نشان دهنده اهمیت تقسیم قدرت در یک نظام سیاسی چندفرقه‌ای است.

 

با این حال، مقایسه وضعیت کردهای عراقی پس از ۲۰۰۳ با منطقه تحت تسلط نیروهای دموکراتیک سوریه در سوریه، نیازمند دقت بیشتری است. یکی از نکات کلیدی این است که کردهای سوریه و عراق یک جنبش همگن تحت یک پرچم نیستند. گروه‌های سیاسی کرد در شمال عراق با پ.ک.ک هم‌راستا نیستند، و یگان های مدافع خلق و نیروهای دموکراتیک سوریه، هرچند که یک گروه نظامی-سیاسی غالب در سوریه است، نمی‌تواند ادعای نمایندگی انحصاری کردهای سوریه را داشته باشد. این تنوع در هویت‌های سیاسی و اجتماعی کردها، درک چالش‌های موجود در زمینه مشروعیت و نمایندگی را پیچیده‌تر می‌کند. علاوه بر این، عراق تحت اشغال ائتلافی به رهبری ایالات متحده بود که کردهای عراقی را به‌عنوان یک سپر و میانجی بین گروه‌های عرب شیعه و سنی در یک نظام سیاسی فرقه‌ای بزرگ‌تر مورد توجه قرار داد. این در حالی است که توازن قدرت در سوریه بسیار پراکنده و پیچیده‌تر بوده و شامل مجموعه‌ای از گروه‌های مسلح رقیب با دیدگاه‌های سیاسی متفاوت است که به منافع خارجی مختلفی توجه دارند. این عدم هماهنگی و تنوع در سوریه، چالش‌های جدی برای نیروهای دموکراتیک سوریه ایجاد می‌کند. ایالات متحده نیز به‌طور همزمان کمتر علاقه‌مند و قادر به اعمال نفوذ بر دمشق است. در حال حاضر، سوریه تحت تأثیر اپوزیسیون مسلح به رهبری هیئت تحریر الشام بدون مداخله مستقیم نظامی خارجی شکل می‌گیرد. در این شرایط، ترکیه به‌عنوان یک بازیگر کلیدی بر هیئت تحریر الشام تأثیرگذار است؛ اما دولت انتقالی سوریه به‌عنوان دولتی تحت رهبری سوری‌ها شناخته می‌شود. این وضعیت نشان‌دهنده پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی در سوریه است و ضرورت درک عمیق‌تری از دینامیک‌های محلی و منطقه‌ای را بیان می‌کند که می‌تواند بر آینده کردها و دیگر گروه‌های قومی تأثیر بگذارد.

 

هیئت تحریر الشام و نیروهای دموکراتیک سوریه

 

هیئت تحریر الشام در هفته اول خود به‌عنوان نگهبانان جدید سوریه، به شدت فعال در عرصه دیپلماسی بودند و گفت‌وگوهایی با هیئتی از نیروهای دموکراتیک سوریه را در دمشق انجام داد. این رویکرد نشان‌دهنده تلاش هیئت تحریر الشام برای تثبیت موضع خود و ایجاد روابط مثبت با گروه‌های مختلف سیاسی در سوریه است. انتخاب لحن مصالحه‌آمیز در قبال کردها، می‌تواند به‌عنوان یک استراتژی کلیدی برای جذب حمایت از سوی این گروه و کاهش تنش‌ها در مناطق تحت کنترل هیئت تحریر الشام تفسیر شود. اجازه دادن به نیروهای دموکراتیک سوریه برای حفظ کنترل بر محله‌های با اکثریت کردی، به‌ویژه شیخ مقصود، نشان‌دهنده یک رویکرد عملیاتی و استراتژیک است. این اقدام نه تنها می‌تواند به ثبات اجتماعی در حلب کمک کند، بلکه به نیروهای دموکراتیک سوریه این امکان را می‌دهد که خود را به‌عنوان یک نیروی مسئول و مصالحه‌جو معرفی کند. این اقدامات می‌تواند به هیئت تحریر الشام در کسب مشروعیت بیشتر در سطح محلی و بین‌المللی کمک کند.

 

اظهارات احمد الشرع، معروف به ابومحمد الجولانی، مبنی بر اینکه کردها «قسمتی از وطن» هستند و «هیچ ظلمی» علیه آن‌ها نخواهد شد، نشان‌دهنده تلاش هیئت تحریر الشام برای تقویت تصویر خود به‌عنوان یک بازیگر ملی و فراگیر است. با این وجود، نفوذ ترکیه بر جولانی و تضادهای موجود در دیدگاه‌ها نسبت به حقوق نیروهای دموکراتیک سوریه بر میادین نفت و گاز، چالش‌هایی را برای هیئت تحریر الشام به‌وجود می‌آورد. این تضادها می‌تواند به عدم توافق در مورد حقایق ارضی و سیاسی منجر شود و بر توانایی هیئت تحریر الشام در ایجاد اجماع میان گروه‌های مختلف تاثیر بگذارد. پیام‌های مختلطی که ازهیئت تحریر الشام منتشر می‌شود، از جمله اظهارات عبیده ارناوت(سخنگوی امور سیاسی حکومت انتقالی) مبنی بر عدم پذیرش خروج هر بخشی از کشور از کنترل دولت دمشق، نشان‌دهنده یک وضعیت متحول و پیچیده است. این اظهارات ممکن است به‌عنوان یک تلاش برای حفظ فشار بر نیروهای دموکراتیک سوریه و دیگر گروه‌ها تفسیر شود، اما همچنین می‌تواند به‌عنوان نشانه‌ای از عدم قطعیت در سیاست‌های نیروهای دموکراتیک سوریه در مواجهه با چالش‌های داخلی و خارجی تلقی شود.

 

در صورتی که ارتش ملی سوریه مورد حمایت ترکیه بیشتر به مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال‌شرق، از جمله کوبانی و حسکه، پیشرفت کند، هیئت تحریر الشام با چالش‌های جدی روبرو خواهد شد. در این شرایط، هیئت تحریر الشام ممکن است مجبور به مداخله نظامی شود تا نقش مرکزی خود را حفظ کند و گروه‌های مسلح خود را به‌عنوان یک تعادل در برابر تهدیدات بسیج کند. توانایی هیئت تحریر الشام در این زمینه به شدت به حمایت‌های خارجی و توانایی‌های نظامی آن بستگی دارد. بنابراین جولانی و دولت موقت در تلاش خواهند بود تا منافع بازیگران خارجی قدرتمند، به‌ویژه ایالات متحده، ترکیه و حتی اسرائیل را متوازن کنند. هیئت تحریر الشام به‌عنوان یک بازیگر جویای مشروعیت، به دنبال رهایی از برچسب تروریستی خود و لغو تحریم‌های ایالات متحده است. این وضعیت نه تنها به چالش‌های جدی در مسیر بازسازی اقتصادی سوریه منجر می‌شود، بلکه پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی موجود را نیز نمایان می‌سازد.

 

ترکیه چه میخواهد؟

 

نگرش ترکیه نسبت به نیروهای دموکراتیک سوریه تحت رهبری ی.پ.گ به‌وضوح نشان‌دهنده نگرانی‌های عمیق آنکارا از تأثیرات امنیتی و جغرافیایی این گروه بر مرزهای خود است. ترکیه به‌عنوان یک کشور با تاریخچه‌ای طولانی از درگیری با پ.ک.ک، هر گونه پیوند میان ی.پ.گ و پ.ک.ک را تهدیدی جدی برای امنیت ملی خود می‌داند. این نگرش به‌ویژه در میان استراتژیست‌های نظامی و ملی‌گرای ترکیه، که به‌دنبال تقویت امنیت مرزهای خود هستند، تقویت شده است. آن‌ها به حمایت واشنگتن از گروه‌های مرتبط با پ.ک.ک با تردید می‌نگرند و این موضوع را به‌عنوان نشانه‌ای از یک تغییر استراتژیک در سیاست‌های غربی در منطقه می‌بینند.

 

نظریه توطئه‌ای که ادعا می‌کند نئومحافظه‌کاران آمریکایی و راست‌گرایان افراطی اسرائیل در تلاش برای ایجاد یک کریدور استراتژیک از سلیمانیه به سمت اسرائیل هستند، نشان‌دهنده عمق نگرانی‌های آنکارا است. این کریدور نه تنها می‌تواند به تحکیم نفوذ کردها در منطقه منجر شود، بلکه ممکن است به تصرف منابع طبیعی و اقتصادی جدیدی برای اسرائیل و متحدانش منجر گردد. به همین دلیل، اقداماتی که در بلندی‌های جولان و دیگر مناطق انجام می‌شود، در نگاه آنکارا به‌عنوان بخشی از یک نقشه بزرگ‌تر تلقی می‌شود که تهدیدی برای تمامیت ارضی و امنیت ملی ترکیه به شمار می‌رود. نگرانی اصلی ترکیه به‌روشنی مشخص است: ترکیه به هیچ قیمتی نمی‌خواهد پ.ک.ک و ی.پ.گ بخشی از معادله قدرت در سوریه باشند و بر همین اساس، هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، موضع قاطعی را اتخاذ کرده است. او به‌طور واضح خواستار انحلال ی.پ.گ/پ.ک.ک یا حذف آن‌ها شده است. این خواسته‌ها نه تنها نشان‌دهنده سیاست‌های سخت‌گیرانه آنکارا است، بلکه به نوعی ناتوانی ترکیه در مدیریت تنش‌ها با کردها و حفظ ثبات در مرزهایش را نیز به نمایش می‌گذارد. فیدان همچنین تأکید می‌کند که مبارزان خارجی باید از نیروهای دموکراتیک سوریه خارج شوند و ساختار فرماندهی ی.پ.گ نیز باید به‌طور کامل از سوریه خارج گردد. این خواست‌ها نشان‌دهنده یک استراتژی جامع‌تر برای ایجاد یک فضای جدید در سوریه است که در آن ترکیه بتواند نفوذ خود را تقویت کند و از هرگونه تهدید به‌ویژه در زمینه‌های نظامی و امنیتی جلوگیری نماید. با این حال، تصور این که آنکارا بتواند نیروهای دموکراتیک سوریه را به پذیرش این خواسته‌های حداکثری قانع کند، دشوار است. مقاومت نیروهای دموکراتیک سوریه در برابر این فشارها می‌تواند به افزایش خواسته‌های کردی برای فدرالیسم منجر شود و به‌نوعی برای ترکیه یک چالش جدید ایجاد کند. اگر ترکیه فشار زیادی وارد کند، ممکن است به‌جای کاهش تنش‌ها، به تشدید درگیری‌ها و افزایش خواسته‌های جدی کردها منجر شود. در نهایت، این وضعیت نشان‌دهنده پیچیدگی‌های منطقه‌ای و داخلی است که ترکیه باید در مواجهه با آن‌ها به‌دقت عمل کند.

 

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.