ضایع شدن حقوق اصناف و مردم در سایه حمایت سفت و سخت از دستفروشان  

به قلم آزاد یوسفی راد – خبرنگار اجتماعی و سیاسی همه جا حضور دارند! حاشیه بزرگراه، خیابان، کوچه ۸ متری وگاهی حتی درب خانه را که باز میکنی آن هارا می بینی که با اعتماد به نفس خاصی مشغول تعریف و تمجید وسایل خود از طریق بلندگویی هستند که صدایش همیشه گوش خراش بوده و

کد خبر : 2999
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۹:۵۹

به قلم آزاد یوسفی راد – خبرنگار اجتماعی و سیاسی

همه جا حضور دارند! حاشیه بزرگراه، خیابان، کوچه ۸ متری وگاهی حتی درب خانه را که باز میکنی آن هارا می بینی که با اعتماد به نفس خاصی مشغول تعریف و تمجید وسایل خود از طریق بلندگویی هستند که صدایش همیشه گوش خراش بوده و هست! حالابماند که وقتی خسته و کوفته برای چند لحظه استراحت به خانه پناه آورده ای، ناگهان با صدای رگباری شان از خواب بیدار می شوی و طعم شیرین آرامش برایت چون زهر می شود!

در هر ورژنی هم یافت می شوند! از بساط ثابت و گسترده شان در سطح معابر بگیر تا وانت بار های کنار خیابان و البته نسخه سیارشان در کوچه ها و محله ها!

با هیچ کدامشان پدرکشتگی ندارم! اساسا تا به حال کمتر خبرنگاری به این موضوع پرداخته است! شاید چون رمق تقابل با احساسات مردمی را که همواره مدافعشان بوده، نداشته اند یا اصلا این موضوع در لابلای اخبار سیاسی و جهت گیری های کم نظیر مسئولین ارومیه و استان کم ارزش تلقی شده باشد!

غیرممکن است شهروند ارومیه باشی و دست کم چند بار در کنار یک وانت دستفروش میوه جات در حاشیه خیابان یا بزرگراه های شهر توقف نکرده باشید! دلیل توقف تان را هم من میدانم هم خودتان! قیمت های باورنکردنی حک شده بر روی پلاکارد های کاغذی! هرکیلو هندوانه شیرین به شرط چاقو فقط ۴۵۰ تومان! درحالی که همین دیشب میوه فروشی سرکوچه، هندوانه را کیلویی هزار تومان و یا حتی بیشتر برای تان حساب کرده بود! انصافا منطقی است از چنین افرادی که چوب حراج به مالشان زده اند خرید کرد! هنگامی که هنداونه را وزن میکند شما نیز با شور وشوقی خاص در ذهن تان دو دوتا چهارتا خواهی کرد که برای ۱۰ کیلو هندوانه، فقط باید ۴ هزار وپانصد تومان پول پرداخت می کنی اما وقتی درجواب چقدر شد می شنوی که” قابل ندارد ۱۵ هزار تومان” تمام رویاهای شیرینت نقش بر آب می شود! حالا کافی است بگویی چرا و چطور شد این تمام پاسخ هایی هست که از آنها می شنوی ” هندوانه ۴۵۰ تومنی تموم کردیم! آن چندتا رو میبینی(اشاره به چند هندوانه بدشکل و بدقواره) آن ها ۴۵۰ تومنی اند” حالا اگر خیلی جسارت داشته باشی باز هم اعتراض کنی که این چه وضعی هست! حتما خواهی شنید”آقا اگه نمیخوای نخر برو همون جایی که ارزون هست بخر و اعصاب ما رو هم بهم نریز”! صحبت به میان آوردن از بازار فروش هندوانه و تاکتیک های این جماعت، فقط اشارتی بود که عاقلان را کافی است! و همه دستفروشان لزوما این چنین نیستند! اما سوال اینجاست برای مقابله با طیفی که چنین هستند کدام ارگان باید پاسخگو باشد!؟

هرگاه بساط یک دستفروش توسط شهرداری که مسئول برخورد با عاملان سد معابر و ساماندهی چنین مشاغلی است، جمع آوری شود! موجی از احساسات عمومی برای محکوم کردن این اقدامات به راه می افتد! صدالبته از برخی از رفتارهای ناپسند و برخوردهای فیزیکی که در حیطه اختیارات ماموران اداره اجرائیات شهرداری نیست، دفاع نمی کنم و مانند همه شهروندان آن را محکوم میکنم! اما همواره یک روی سکه در این کارزار دیده نمی شود! آن هم اصناف، که باید هم ماهانه اجاره مغازه را بدهند وهم سالانه مبالغ زیادی را به عنوان مالیات! واقعا گناه شان چیست!؟ صدها بازاری از صنوف مختلف تا به الان به علت از دست دادن مشتریان خود که روی به خرید از دستفروشان آورده اند ورشکست شده اند و با تنفری که از دستفروشی نیز پیدا کرده اند حتی سراغ آن هم نمی روند و اکنون بیکار اند! مگر زن وفرزندان این قشر جامعه به خورد و خوراک نیاز ندارند و احیانا مظلوم به حساب نمی آیند!؟

تهران به عنوان قطب دستفروشان در ایران شناخته می شود در همین راستا معاون خدمات شهری شهرداری تهران در سخنانی اعلام کرده بود که تنها ۱۰ درصد دست فروشان خیابانی افراد مستضعف هستند و سایر دست فروشان با سو استفاده از چنین فضاهایی به ناهنجاری های اجتماعی دامن می زنند و برخی دیگر نیز سودهای_کلانی را تحت عنوان بساط گستران به جیب می زنند و بعضا تعدادی از آنها با تشکیل گروه های سازمان یافته به صورت گروهی پیاده روها و معابر شهری را قُرُق می کنند! با تاکید بر آمار شهرداری تهران که مورد تایید اتاق اصناف ایران نیز بوده است می توان نتیجه گرفت که لزوما هر دست فروشی نیازمند نیست و این شغل نیز برای تعداد بسیاری یک شغل آسان، پر درآمد، بدون ضرر و بدون نیاز به پرداخت هزینه های سرسام آور اجاره و مالیات است!

شاید بگویید هرکجا که ارزان باشد از آنجا خرید خواهید کرد و برایتان مهم نیست این امر به چه کسانی میخواهد ضربه بزند! با فرض براینکه اقتصاد یک چرخه نیست و ضربه زدن به هر حلقه زنجیر آن باعث ضربه خوردن کل سیستم نمی شود پرسشی مطرح است!؟ اگر کالایی که از یک دستفروش خریده اید معیوب باشد یا اصلا کیفیت ادعاشده را نباشد باتوجه به عدم ساماندهی این مشاغل آیا ضمانتی برای روبروشدن مجدد با فروشنده آن وجود دارد و یا اگر جنسی را چند برابر قیمت به فروش گذاشتند آیا راهی برای اعلام گزارش گران فروشی به مراجع ذی ربط در دسترس است!؟ و یا اصلا پاسخی برای اعتراض های احتمالی تان به غیر از انکار و یا شنیدن جواب های سربالا وجود دارد؟!

انتزاعی بحث نمی کنم؛ همین شب گذشته در پارک جنگلی ارومیه که بساط چای فروشان سیار در آنجا پهن است و کمر مغازه داران ثابت آنجا را که هم اجاره می پردازند و هم مالیات پرداخت می کنند شکسته اند! نسکافه ای خریدیم! قیمت را که سوال کردم در جوابم گفت ۲هزار و پانصد تومان! پرسیدم مگر چه خبر است همه جا هزار و پانصد تومن است! درجوابم با تندی گفت اینجا همه با همین قیمت می فروشند! اهل جر وبحث نیستم! ولی معتقدم مشکل جامعه ما همین سکوت کردن در مقابل حرف ناحق و زور است ! علی ای وحال کوتاه نیامدم! گفتم همگی گران می فروشید! قیمت عمده هر پودر نسکافه کمتر از ۳۰۰ تومن است چرا باید ۲۵۰۰ تومن به مردم بدهید! در جوابم جمله ای گفت که گاها در مباحث مختلفی شنیده ام از نظر من اصلی ترین علت عقب ماندگی ارومیه و استان است:” اولا فارسی حرف نزن اینجا آذربایجان هست، اگر فارسی حرف میزنی برگرد شهر خودت!! دوما اگر به این جور جاها نمیخوری، نیا” با لحن تند و طلبکارانه وصدای بلندی که داشت همه هم صنفی هایش را هم جمع کرد! شاید اگر بیشتر ادامه می دادم همگی با چنگ و دندان به سرم می ریختند! وبه خاطر اعتراض به یک قیمت ناعادلانه کتکی هم میل میکردم!! حالا بماند اگر من یک مسافربودم از شهری غریب، یک خط قرمز روی نام ارومیه می کشیدم و می رفتم و پشت سرم را هم نگاه نمیکردم! القصه این حکایت هر روز برای شهروندان تکرار می شود و هنوز هم که هنوز هست مشخص نیست کدام ارگان حداقل بر قیمت گذاری این مشاغل سیار نظارت می کند! تعزیرات توپ را به زمین شهرداری می اندازد و شهرداری هم به زمین کمیسیون نظارت و پیگیری شورای شهر! و این وسط حق مردم است که همچون گذشته پایمال می شود!

ساماندهی دستفروشان به معنای برچیدن بساط آن ها نیست! باهمه افکاری که در جهت حمایت از مشاغل مشروع و قانونی دارم باتوجه به اوضاع اقتصادی و لزوم توجه به آمار رسمی ۱۰ درصدی نیازمند بودن دستفروشان، مخالف برچیدن بساط شان هستم، اما هدف از ساماندهی این مشاغل، ایجاد یک مکان ثابت در یک نقطه از شهر با نظارت بر نحوه عرضه و قیمت گذاری آن هاست! این چنین بازار هایی در توسعه یافته ترین کشور های جهان هم وجود دارند که شاهد رونق بسیار خوبی نیز هستند! و حتی در جذب توریست نیز می توانند بسیار موثر باشند و قطعا با وجود چنین بازار های ثابتی، هم دستفروشان می توانند به شغل خود ادامه دهند وهم حقوق پایمال شده اصناف رعایت می شود وهم نظارتی در راستای حفظ حقوق مردم به عنوان مصرف کنندگان صورت میگیرد. در پایان تاکید این جمله لازم است که نباید حمایت سفت وسخت از دستفروشان به هربهانه ای که میخواهد باشد منجر به مرگ اصناف وضایع شدن حقوق مصرف کنندگان گردد و آخر کار طوری نشود که به بهانه اصلاح ابرو ها، بیاییم چشم ها را کور کنیم!

سخن آخر اینکه از شورای اسلامی شهر و شهرداری ارومیه انتظار می رود که از تصمیم گیری و اعمال سیاست گذاری مطابق میل گروه های فشار و جو روانی جامعه و در آخر حرکات پوپولیستی پرهیز کنند و نسبت به ساماندهی این مشاغل و نظارت لازم بر آنان، کوتاهی های خود را جبران کرده و تصمیمی شفاف در جهت رعایت حقوق تمام شهروندان اتخاذ کند! باشد که شاهد سواستفاده از احساسات مردمی برای فریب خود مردم نباشیم!

کدخبر:۰۰۹۹۹

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.