عادت‌ها چگونه هویت ما را شکل می‌دهند؟

تغییر عادت‌ها به دو دلیل چالش برانگیز است:

۱. ما سعی می‌کنیم چیزی اشتباه را تغییر دهیم

۲. ما سعی می‌‌کنیم عادت‌هایمان را به نحوی اشتباه تغییر دهیم

سه لایه تغییر رفتار وجود دارد؛ تغییر در نتایج، تغییر در فرآیندها و تغییر در هویت

نتایج: اهداف تعیین شده با سطح تغییرات مرتبط است( مانند قهرمانی، انتشار یک کتاب، کاهش وزن و …)

فرآیندها: مربوط به تغییر عادت‌ها و سیستم‌ها است(مانند اجرای یک روال جدید در حرفه یا فعالیت، پیشرفت در یک تمرین مراقبه یا حتی تمیز کردن میزکار و …)

هویت: مربوط به تغییر باورها است.

(مانند جهان بینی، خویشتن‌داری، قضاوت، مفروضات و تعصبات)

تنها دلیلی که عادت‌ها را ادامه می‌دهیم آن است که آن عادت بخشی از هویت ما شده است.

تغییر هویت، وقتی به نفع ما باشد می‌تواند یک نیروی قدرتمند برای پیشرفت‌ باشد و اگر برضد باشد سبب فلاکت خواهد شد.

هرچه یک فکر یا عمل ارتباط عمیق‌تری با هویت داشته باشد، سخت‌تر می‌توانیم آن را تغییر دهیم.

تبدیل شدن به بهترین نسخه خودتان مستلزم این است که به طور مداوم باورهایتان را بررسی و ویرایش کنید و هویت خودتان را ارتقاء و گسترش دهید.

هر باوری از طریق تجربه آموخته و شرطی می‌شود، به طور دقیق‌تر عادت‌های ما هویت ما را به تصویر می‌کشد.

هر تجربه در زندگی، خویشتن‌بینی ما را تغییر می‌دهد، اما بعید است که تنها با زدن یک ضربه به توپ یا کشیدن یک نقاشی، خودمان را فوتبالیست یا هنرمند بدانیم.

فرآیند ایجاد عادت‌های مثبت در واقع فرآیند تبدیل شدن به خود بهترمان است.

مؤثرترین راه برای تغییر عادت‌هایمان این است که تمرکزمان را روی شخصیتی بگذاریم که می‌خواهیم داشته باشیم، نه روی آنچه که می‌خواهیم به دست آوریم.

عادت‌ها واقعا مهم هستند، نه به این دلیل که می‌توانند نتایج را تغییر دهند(گرچه می‌توانند این کار را انجام دهند)، اما به این دلیل که می‌توانند باورهایمان را در مورد خودمان تغییر دهند.

📚 برگرفته از کتاب خرده‌عادتها اثر جیمز کلییر

🔗 تهیه شده در گروه ترویج کتابخوانی ولات نیوز