جعفر احمدی - دکتری جامعە‌شناسی

آذربایجان‌غربی؛ ائتلاف وحدت ملی یا انشقاق همزیستی قومی

پاشنه آشیل این ائتلاف را می‌توان به‌مانند بسیاری از ائتلاف‌های انتخاباتی سابق در عدم آشنایی با واقعیت‌‎های سیاسی، اجتماعی و جمعیتی استان‌های مرزی و چند قومیتی کشور و همچنین یارگیری و انتخاب اعضای شوراهای استانی از میان صرفاً افرادی دانست که بصورت "رفاقتی" یا "دورهمی" به این تشکل معرفی شده‌اند و وضعیت‌شان به‌هیچ وجه مصداق "مشت نمونه خروار" واقعیت‌های موجود استان نیست!
کد خبر : 4441
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۸
آذربایجان‌غربی؛ ائتلاف وحدت ملی یا انشقاق همزیستی قومی

این روزها که شاهد تشدید فعالیت انتخاباتی احزاب، تشکل‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی برای کسب سهم خویش از قدرت در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی هستیم، یکی از منسجم‌‌ترین فعالیت‌ها را شاید بتوان به ائتلافی تحت عنوان “وحدت ملی” نسبت داد چه اینکه این ائتلاف بصورت تشکیلاتی و چراغ خاموش، بدون ایجاد حساسیت و پروپاگاندای مرسوم در حال تشکیل و سازماندهی نمایندگی‌های خود در همه استان‌های کشور بوده و با شعار خط سوم (نه وامدار اصولگرا – نه پیرو اصلاح‌طلب) در حال ایجاد بسترهای لازم برای حضور پررنگ در آوردگاه انتخاباتی ۲۸ خرداد امسال است.

 

با این وجود اما شاید بتوان پاشنه آشیل این ائتلاف را به‌مانند بسیاری از ائتلاف‌های انتخاباتی سابق در عدم آشنایی با واقعیت‌‎های سیاسی، اجتماعی و جمعیتی استان‌های مرزی و چند قومیتی کشور و همچنین یارگیری و انتخاب اعضای شوراهای استانی از میان صرفاً افرادی دانست که بصورت “رفاقتی” یا “دورهمی” به این تشکل معرفی شده‌اند و وضعیت‌شان به‌هیچ وجه مصداق “مشت نمونه خروار” واقعیت‌های موجود استان نیست!

 

مشاهده تصاویر خبری افتتاح دفتر مرکزی ائتلاف بزرگ وحدت ملی شاخه آذربایجان‌غربی با حضور “رامین مهمان‌پرست” و همچنین اسامی درج شده “اعضای شورای راهبردی ائتلاف موصوف در آذربایجان‌غربی” در سایت مرکزی این تشکل حزبی، نه تنها هیچ نشانی از نمایندگی اقشار و اقوام و حتی ادیان این استان ندارد بلکه براحتی می‌توان آنها را (بجز محدودی از حاضرین) ذیل یک نحله فکری خاص که اتفاقا هیچ قرابتی با وحدت و در کنار هم بودن و فعالیت ملی داشتن ندارد، دسته‌بندی کرد.

 

ظاهراً هرگونه فعالیت حزبی و تلاش برای ارتباط با نمایندگان افکار عمومی و فعالان سیاسی در استان آذربایجان‌غربی تنها به نمایندگان یک سو از جمعیت این استان (البته اگر بتوان این جمع را نماینده این نصف هم قلمدادد کرد!) ختم می‌شود و بصورت سهوی و یا شاید عمدی، هیچ اثری از نمایندگان طرف دیگر جمعیت استان مشاهده نمی‌شود که البته این امر در وهله اول ناشی از کنشگری ضعیف فعالان سیاسی و مدنی آن نیمه همیشه غایب و از سوی دیگر تسلیم شدن شورای مرکزی ائتلاف در مرکز در برابر هژمونی نمایندگان گروه همیشه حاضر و پذیرش یک لیست تک قومی در استان کثیرالقومی چون آذربایجان‌غربی است که البته نتیجه نهایی چنین رویکردی تشدید شکاف‌های موجود استان و همچنین شکست ائتلاف در گردآوردن همه جریان‌های فکری و سیاسی و جمعیتی استان زیر لوای یک ائتلاف فراگیر و عدم رأی‌آوری لازم در بزنگاه انتخابات است. بعبارتی نقضی غرضی اتفاق خواهد افتاد و چنین شورایی نه سبب وحدت بلکه نماد انشقاق و ریزش آرا خواهد بود.

 

تا دیر نشده باید فکری به حال اصلاح این رویه ناصواب کرد وگرنه ائتلاف بزرگ وحدت ملی در آذربایجان‌غربی بیشتر به یک دورهمی با شائبه قومی تنزل خواهد یافت تا نماینده همه جریانات فکری خسته از دوقطبی اصولگرا- اصلاح طلب و دارای سرمایه اجتماعی در بین همه آحاد مردم استان آذربایجان‌غربی.

 

البته یادآوری می‌شود اگر هدف این ائتلاف انتخابات ریاست جمهوری است، در این استان و با این وضعیت و ترکیب شورای راهبردی آن، شانسی برای جلب و جذب آرای مردم نخواهد داشت اما اگر هدف اصلی و پنهان، فتح کرسی‌های شورای شهر ارومیه در زیر لوای ائتلافی به‌ظاهر ملی است البته که می‌توان از همین حالا لیست پشت پرده نهایی آن را برای انتخابات ارومیه حدس زد: تداوم عامدانه دوقطبی قومی در ارومیه و آذربایجان‌غربی!

 

به قلم: جعفر احمدی – دکتری جامعە‌شناسی (گرایش مسائل اجتماعی ایران)

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.